رجمه آيات به نام خداوند رحمان و رحيم ، ( اي رسول ما ) آيا ديدي آن كس ( وليد مغيره ) را كه روز جزا را انكار كرد ؟ ( 1 ) . اين همان شخص ( بي رحم ) است كه يتيم را از در خود به قهر ميراند ( 2) . و كسي را بر اطعام فقير ترغيب نميكند ( 3) . پس واي بر آن نمازگزاران ( 4) . كه دل از ياد خدا غافل دارند ( 5) . همانان كه ( اگر طاعتي كنند ) به ريا و خودنمايي كنند ( 6) . و ديگران را از ضروريات زندگي منع ميكنند ( 7) . بيان آيات اين سوره تهديد كساني است كه خود را مسلمان معرفي كردهاند ولي متخلق به ترجمة الميزان ج : 20ص :633 اخلاق منافقينند ، از قبيل سهو از نماز ، و ريا كردن در اعمال ، و منع ماعون ، كه هيچ يك از اينها با ايمان به روز جزا سازگاري ندارد . و اين سوره هم احتمال دارد مكي باشد و هم مدني . ا رايت الذي يكذب بالدين كلمه رؤيت هم ميتواند به معناي ديدن با چشم باشد ، و هم به معناي معرفت . و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) است ، بدان جهت كه فردي شنونده است ، نه بدان جهت كه پيامبر است ، در نتيجه خطاب به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود . و مراد از دين ، جزاي يوم الجزاء است ، پس كسي كه دين را تكذيب كندمنكر معاد است . ولي بعضي گفتهاند : مراد از دين ، همان معناي معروفش يعني كيش و ملت است . فذلك الذي يدع اليتيم كلمه دع به معناي رد كردن به زور و به جفا است ، و حرف فاء در كلمه فذلك براي توهم معناي شرط است ، و تقدير كلام أ رأيت الذي يكذب بالجزاء فعرفته بصفاته ، فان لم تعرفه فذلك الذي ... است ، يعني آيا آن كس را كه روز جزا را تكذيب ميكند ، از راه صفاتي كه لازمه تكذيب است شناختي ؟ اگر نشناختي پس بدان كه او كسي است كه يتيم را به زور از در خانه خود ميراند ، و او را جفا ميكند ، و از عاقبت عمل زشتش نميترسد، و اگر روز جزا را انكار نميداشت چنين جرأتي را به خود نميداد ، و از عاقبت عمل خود ميترسيد ، و اگر ميترسيد به يتيم ترحم مينمود . و لا يحض علي طعام المسكين كلمه حض به معناي تحريك و تشويق است ، و در كلام مضافي حذف شده ، تقديرش و لا يحض علي اطعام طعام المسكين است ، يعني مردم را به اطعام طعام مسكين تشويق نميكند . بعضي از مفسرين گفتهاند : اگر تعبير به طعام كرد ، نه به اطعام ، براي اين بود كه اشاره كرده باشد به اينكه مسكين گويا مالك زكات و صدقه است و احتياج ندارد به اينكه كسي به او اطعام كند ، وقتي طعام را كه حق خود او است به او بدهند او خودش ميخورد ، همچنان كه در جاي ديگر فرموده : و في اموالهم حق للسائل و المحروم .
ترجمة الميزان ج : 20ص :634 بعضي ديگر گفتهاند : طعام در آيه به معناي اطعام است . و اگر تعبير به تشويق به طعام كرد ، و نه به خود عمل ( اطعام ) براي اين بود كه حض هم شامل تشويق عملي يعني خود عمل اطعام ميشود ، و هم شامل تشويق زباني . فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون يعني آنهايي كه از نمازشان غافلند اهتمامي به امر نماز ندارند ، و از فوت شدنش باكي ندارند چه اينكه به كلي فوت شود و چه اينكه بعضي از اوقات فوت گردد ، و چه اينكه وقت فضيلتش از دست برود و چه اينكه اركان و شرايطش و احكام و مسائلش را ندانسته نمازي باطل بخوانند . در آيه شريفه تكذيبگر روز جزا به چنين نمازگزاراني تطبيق شده ، چون حرف فاء كه بر سر جمله آمده ميفهماند جمله مزبور نتيجه تكذيب روز جزا است و ميرساند چنين نمازگزاراني خالي از نفاق نيستند ، چون تكذيب روز جزا تنها به اين نيست كه به كلي آن را منكر شود ، كسي هم كه تظاهر به ايمان ميكند و نماز مسلمانان را ميخواند ، اما طوري ميخواند كه عملا نشان ميدهد باكي از روز جزا ندارد ، او نيز روز جزا را تكذيب كرده . الذين هم يراؤن كساني كه عبادت را در انظار مردم انجام ميدهند ، ( و يا در انظار بهتر و غليظتر انجام ميدهند ) ، اينگونه افراد شكارچياني هستند كه با زبان شكار حرف ميزنند ، تا شكار بدامشان بيفتد ، ( در بين مسلمانان خود را مسلمانتر از آنان جلوه ميدهند ، و معلوم است اگر در بين اهل ملتي ديگر قرار بگيرند چهره آن مردم را به خود ميگيرند) . و يمنعون الماعون كلمه ماعون به معناي هر عملي و هر چيزي است كه به شخصي محتاج داده شود ، و حاجتي از حوائج زندگي او را بر آورد ، مانند قرض و هديه و عاريه و امثال آن . تفسيرهاي متفرق ديگري هم كه براي اين كلمه كردهاند به همين معنايي كه ما كرديم بر ميگردد . بحث روايتي در تفسير قمي در ذيل آيه شريفه ا رايت الذي يكذب بالدين آمده كه اين آيه در ترجمة الميزان ج : 20ص :635 باره ابو جهل و كفار قريش نازل شد ، و در ذيل آيه شريفه الذين هم عن صلاتهم ساهون آمده كه منظور از اين جمله كساني هستند كه به كلي نماز را ترك كنند ، زيرا اگر صرف سهو آدمي را مستوجب ويل سازد ، بايد همه مستوجب باشند ، چون هر انساني و مسلماني در نمازش سهو ميكند ، امام صادق (عليهالسلام) در ذيل اين آيه فرموده : منظور تاخير نماز از اول وقت و بدون عذر است . و در كتاب خصال از علي (عليهالسلام) آمده كه در ضمن حديث چهارصدبندي فرمود : هيچ عملي نزد خدا محبوبتر از نماز نيست ، پس مبادا هيچ كاري از كارهاي دنيا شما را از نماز در اول وقتش باز بدارد ، براي اينكه خداي عز و جل اقوامي را به همين جرم مذمت نموده و فرموده : الذين هم عن صلاتهم ساهون يعني كساني كه از در غفلت نسبت به امر نماز و اوقات آن سهلانگاري ميكنند . و در كافي به سند خود از محمد بن فضيل روايت كرده كه گفت : از عبد صالح ( موسي بن جعفر (عليهالسلام) از مفاد كلام خداي عز و جل پرسيدم كه ميفرمايد : الذين هم عن صلاتهم ساهون ، فرمود : كسي است كه حق نماز را ضايع كند . مؤلف : و اين مضامين در رواياتي ديگر نيز آمده . و در الدر المنثور است كه ابن جرير و ابن ابي حاتم و بيهقي در كتاب سنن خود ، از علي بن ابيطالب روايت كردهاند كه در تفسير الذين هم يراؤن فرمود : يعني با نماز خود ريا ميكنند . و نيز در همان كتاب آمده كه ابو نعيم و ديلمي و ابن عساكر از ابو هريره نقل كردهاند كه گفت : رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) درتفسير آيه و يمنعون الماعون فرمود : ماعون همه آن چيزهايي است كه مردم به عنوان كمك در بين خود عاريه ميدهند و ميگيرند ، از تبر گرفته تا ديگ و دلو و نظاير آن . و در كافي به سند خود از ابو بصير از امام صادق (عليهالسلام) روايت آورده كه در ضمن حديثي فرمود : منظور از ماعون در جمله و يمنعون الماعون قرضي است كه بدهي و ترجمة الميزان ج : 20ص :636 احساني است كه بكني ، و اثاث خانهاي است كه به عاريه بدهي ، زكات هم يكي از مصاديق ماعون است . مؤلف : در اين روايت ماعون به زكات هم تفسير شده ، و اين تفسير از طرق اهل سنت نيز از علي (عليهالسلام) روايت شده ، نظير روايتي كه در الدر المنثور به اين عبارت آمده : ماعون زكات واجب است كه از آن مضايقه ميكنند ، و به نماز خويش خودنمايي و ريا ميكنند ، و مانع زكات خود ميشوند . و در الدر المنثور است كه ابن قانع از علي بن ابي طالب روايت كرده كه گفت : از رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) شنيدم ميفرمود : مسلمان برادر مسلمان است ، وقتي با او بر خورد ميكند ، سلامش ميگويد ، و او سلام را به وجهي بهتر به وي بر ميگرداند ، يعني او بايد سلام كند و اين بايد عليك بگويد و بايدكه ماعون را از او دريغ ندارد . پرسيدم يا رسول الله ماعون چيست ؟ فرمود : از سنگ گرفته تا آهن و از آب گرفته تا هر چيز ديگر . مؤلف : رسول خدا در روايتي ديگر آهن را به ديگهاي مسين و تبر آهنين ، و سنگ را به ديگهاي سنگي تفسير فرموده. |
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |